پاورپوینت فصل هفتم کتاب مدیریت استراتژیک/اثر فرد آر . دیوید ترجمه دکتر علی پارسائیان و دکتر سید محمد اعرابی

پاورپوینت فصل هفتم اجرای استراتژیک- مسایل مدیریتی   کتاب مدیریت استراتژیک اثر اثر فرد آر . دیوید ترجمه دکتر علی پارسائیان و دکتر سید محمد اعرابی   در 32 اسلاید  به دو صورت ppt  (قابل ویرایش  و تغییر ) وبصورت  pdf  قابل استفاده دانشجویان رشته مدیریت و سایر رشته های وابسته 

مقدمه

ماهیت اجرای استراتژی

ماهیت اجرای استراتژی -وجه تمایز بین تدوین استراتژی و اجرای استراتژی

ماهیت اجرای استراتژی

هدف های سالانه

نمودار 2: سلسله مراتب هدف های شركت استاموس به عنوان نمونه

سياست ها

تخصيص منابع

مديريت تعارض

تطبيق دادن ساختار با استراتژی

نمودار 3: رابطه بين ساختار و استراتژی از نظر چاندلر

تطبيق دادن ساختار با استراتژی- انواع ساختار

تطبيق دادن ساختار با استراتژی- ساختار وظيفه ای

تطبيق دادن ساختار با استراتژی- ساختار بخشي

تطبيق دادن ساختار با استراتژی- ساختار مبتني بر واحد تجاری استراتژيك

تطبيق دادن ساختار با استراتژی- ساختار ماتريسي

تجديد ساختار و مهندسي مجدد

مرتبط ساختن حقوق و عملکرد با استراتژی

مديريت مقاومت در مقابل تغيير

مديريت محيط طبيعي

ايجاد فرهنگ پشتيبان از استراتژی

توجه به عمليات به هنگام اجرای استراتژی

توجه به منابع انساني به هنگام اجرای استراتژی

برنامه مالك نمودن كاركنان در سهام شركت ها

ايجاد تعادل بين زندگي كاری و خانوادگي كاركنان

 اسلاید نمونه

ماهیت اجرای استراتژی

ديدگاههاي مديريت: در همه سازمانها ) به استثناي سازمانهاي بسيار كوچك(گذر از مرحله تدوين استراتژي و قرارگرفتن در مرحله اجراي استراتژي مستلزم يك تغيير در مسئوليت هاست، يعني مسئوليت ها از عهده استراتژيست هابرداشته مي شود و به مديران بخش ها و واحدهاي وظيفه اي محول مي گردد. جا به جايي مسئوليت موجب ميشود كه در مرحله اجرا مسائلي به وجود آيد، بويژه اگر تصميمات مربوط به تدويناستراتژي موجب شگفتي مديران مياني و رده پايين سازمان شده باشد. برداشت يا تصوري كه مديران و كاركنان دربارهمنافع خود دارند بيشتر موجب تحرك و انگيزه آنهاخواهد شد در مقايسه با منافع سازماني )مگر اينكه اين منافع با همسازگار باشند(. مشاركت مديران بخش ها و واحدهاي وظيفه اي در فعاليتهاي مربوط به تدوين استراتژي يك امر ضروري مي باشد )البته تا آنجا كه امكان پذير است(. آنچه اهميت دارد اين است كه استراتژيست ها بايد )تا آنجا كه امكان پذير است( درفعاليتهاي مربوط به اجراي استراتژي نيز مشاركت فعال داشته باشند.