توضیحات
دوره جلسات کارگاه روان پویشی ISTDP بصورت فایل PDF در بیش از 280 صفحه از جلسات کارگاه روان پویشی که تمام صحبت های استاد را بصورت نوشتاری دراورده و در اختیار علاقه مندان به روانشناسی و دانشجویان و کاراموزان قرار گرفته است فایل مورد نظر برگرفته از کتاب دکتر نیما قربانی روان درمانگری روان پویشی کوتاه مدت، کتاب پیوند دوباره با خویشتن نشر بینش نو،کتاب تسلط بر روان پویشی )نقشه راه( نوشته خانم ژوزت تن هو-دِ لابیژ، رابرت نبورسک ی ترجمه دکتر فرهادی و کتاب مرجع رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه مدت نشر بینش نو ترجمه علیرضا طهماسب و تعدادی از کتب دیگر در این جلسات استفاده شده است
در این فایل وظایف روانکاو در طول درمان و نحوه درمان بیماران پرداخته است برای اشنایی با فایل مربوطه بریده های از قسمت های مختلف از ان درزیر امده است
باید ببینیم وسواس از کی شروع شده در چه زمان هایی تشدید میشو د 1. سؤال اول: وسواس از کی شروع شده در چه زمان هایی تشدید میشود 2. سؤال دوم: معنای آن چی ست مثلاً بیمار میگوید من کارهایم را نصفه و نیمه میکنم از او میپرسیم فکر میکنی چرا کارهایت را به تعویق می اندازی، احساس انرژی نداری، فکر میکنی ممکن است که به قدر کافی خوب نباشد، حال تمام کردن کارهایت نداری )معنای رفتار را بررسی میکنیم( نکته مهم: چرا معنای رفتار بیمار را باید بررسی کنیم؟ ما یا با بیرون از خودمان در ارتباطیم یا با نمایندگان آدمهای بیرونی در خودمان. میخواهیم رابطه ایگو و سوپرایگوی بیمار را پیدا کنیم )سوپرایگو نماینده والدین است یا نماینده مرجع قدرت، آرمانها، ارزشها( در افراد مرزی سوپرایگو نا قص و خیلی ارتباط چندانی با ایگو ندارد ولی در افراد نوروتیک مشکل خشونت سوپرایگوست که ما میخواهیم آن خشونت را کم کنیم ، خشونتی که احساس گناه ایجاد میکند و بعد بازداری های مختلف. میخواهیم ببینیم ارتباط فرد در درونش با سوپرایگوی خودش چگونه است این ارتباط میتواند ما را به روابط بیرونی رهنمون کند. یعنی بیمار چه انتظاری دارد از خودش که آن کاری را که دوست ندارد را انجام میدهد و بالعکس و از طریق رابطه فرد با سوپرایگو، میتوان رابطه فرد با دیگران را بفهمیم مثلاً
فرد میگوید من کارهایم را به عقب می اندازم درمانگر: خوب به عقب بیفتد، چی میشه؟ مشکل چیست؟ بیمار:من باید کارهایی را دقیق انجام دهم درمانگر: چرا اینقدر نگران دقیق انجام دادن کارها هستید؟ آیا این نگرانی معقول است یا سخت گیرانه است؟ آیا تجربه ای از سخت گیری دارید ؟ بیمار: اتفاقا سخت گیری در کار نبوده
2:خشم، گناه، غم، عشق در این روش درمانی ما فقط با 4 هیجان بالا که ذکر شده کار داریم چون در این روش فقط روی احساسات کار داریم attachment کتاب ارتباط مجدد با اصل خویش یک کتاب مناسب برای شناخت مسیر بدنی، هیجانات در بدن است
مسیرهای هیجانات در بدن خشم: یک گلولة آتش است در وسط بالاتنه تجربه میشود. ✓ در فک و آرواره ها، در دستها وجود دارد )از دستها برای زدن و دندانها برای گازگرفتن استفاده ✓ میکند ( خشم انرژی است که از بالا شروع میشود یعنی از وسط سینه شروع شود و وارد شانه ها میشود، سپس ✓ وارد دستها میشود و قسمتی از آن وارد فک میشود. این داغی نیست بلکه انرژی است آدمیزاد به صورت تکاملی مشت زدن، خفه کردن و گازگرفتن در او برنامه ر ی زی شده است و افراد بزرگسال ✓ چون سوپ رایگو به صورتی برنامه ریخته که از انجام این کار خودداری کنند وگرنه هر فردی با کوچکترین خشمی این کار را انجام میدهد بهتر است صندلی مراجع یک صندلی دسته دار و نیمه راحت باشد. دسته دار به این علت که بخش عمد ه ای ✓ از خشم بیمار را هنگامیکه دسته صندلی را محکم میگیرد میتوانیم بفهمیم
3:دیدن خود….بیرون بیمار خودش را نمیتواند از بیرون ببیند، بی اعتنایی میکند و زمانی که آدمها او را تنها گذاشته اند، در موضع طلبکار قرار میگیرد ؛ بیمار نقش رفتار خودش را روی دیگری نمی فهمد و باید این ظرفیت در او ایجاد شود که ببیند که چه تأثیری روی دیگران می گذارد دیگری از درون دیگری از درون یعنی وقتی فرد رفتاری انجام میدهد درون دیگری چه اتفاقی میافتد اگر از یک فرد نارسیستیک بپرسیم که دقت میکنی چه حالی در دیگران ایجاد میکنید؟ دیدی چقدر ناراحت شد ؟ او در پاسخ خواهد گفت که به درک که ناراحت شد؛ افراد نارسیستیک اهل تلافی کردن هستند، افراد نارسیستیک اهل بخشش نیستند
4:افسردگی این شیوه ی روان درمانی جزء معدود درمانی های است که میتوان با آن افسردگی را درمان کرد. افسردگی ملانکولیا ، افسردگی ملانکولیک، ، major افسردگی حاد )افسردگی بالینی، افسردگی وخیم، افسردگی همگی به یک معناست( این نوع افسردگی از مشکلات جدی سلامت روان است چون نه روان پزشکان نه روان درمانگران از پس آن بر نیامدند چون مدل تبینی آنها غلط است دو نوع افسردگی وجود دارد:…..
5:تفاوت بین سوگ و افسردگی وقتی یک فرد نزدیک و عزیز را از دست داده ایم، سوگواریم، انگیزه نداریم، تعلقات مان به دنیای اطراف ✓ به شدت کاهش پیدا میکند. ظرفیت لذت بردن به شدت کاهش پیدا میکند ولی عزت نفس از بین نمی رود این یک تفاوت عمده بین سوگواری و افسردگی است )فرد افسرده احساس بی ارزشی میکند بر خلاف سوگ( در دوره های سوگ موج های سوگ داریم ولی در افسردگی این احساسات به صورت ممتد وجود دارد در ✓ افسردگی هم دوره های موجی وجود دارد و افسردگی یک نواخت نداریم، نوسان خلق وجود دارد و فرد افسرده ممکن است از حالت افسردگی خارج شود و مجددا به همان حالت بازگردد احساسات ناخوشا یند در سوگ فروکش خواهد کرد ولی در افسردگی این احساسات فروکش نخواهد کرد ✓ فرد سوگوار در یک زمانی بالاخره از سوگ خود خارج میشود به این علت که حرمت نفس خودش را از دست نداده است …. این قسمت ها و بریده ی از فایل کارگاه اموزشی بود برای تهیه این فایل میتوانید از قسمت خرید فایل انرا پس از واریز مبلغ براختی دانلود نمایید و یا درصورت هرگونه مشکلی برای خرید اینترنتی با شماره 09020868764تماس تا ازطرق دیگر فایل را در اختیار شما قرار دهیم
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
هنوز هیچ نقد و بررسی وجود ندارد.